گفتگوهای تنهایی

متن مرتبط با «بی تو» در سایت گفتگوهای تنهایی نوشته شده است

موتورسوار

  • زن و. شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب میراندند . آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند . زن جوان : یواشتر برو من میترسم . مرد جوان : نه , اینجوری خیلی بهتره ! زن : خواهش می کنم , من خیلی میترسم . مرد : خوب , اول باید بگی دوست دارم . زن : دوست دارم , حالا میشه یواشتر برونی ؟ مرد : باشه , به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سره خودت بگذاری , آخه نمیتونم راحت برونم , اذیتم میکنه . روز بعد روزنامه ها نوشتند : برخورد یک موتور سیکلت با ساختمانی حادثه آفرید ! در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد , یکی از سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت . مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود . پس بدون اینکه همسرش بداند , با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند .  ,شریعتی,گفتگوهای تنهایی,علی صولتی,ali18300 ...ادامه مطلب

  • بی تو

  • بی تو من ، زندگی را ، شوق را، بودن را عشق را ، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را از یاد می برم بی تو ، من در خلوت این صحرا، در غربت این سرزمین ، در سکوت این آسمان ، در تنهایی این بی کسی ، نگهبان سکوتم ، حاجب درگه نومیدی، راهب معبد خاموشی ،سالک راه فراموشی ها ، باغ پژمرده ی پامال زمستانم  ,بی تو,شریعتی,گفتگوهای تنهایی,علی صولتی,ali18300 ...ادامه مطلب

  • قرآن !من شرمنده توام

  • قرآن !من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن !من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ .  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها